در بستر تنهايي شب تا به سحر بيدار مانده بود و من، غرق روياي شيرين دوست داشتنها.! با هم بودنها.! آسمان دلم پر ستاره بود ماه در کنارم آرميده بود.. به هر کجا که مي نگريستم روشنايي بود و نور تلاءلو مهتاب آه روياي قشنگ با تو بودن در سپيده دم بيداري شب آرام در کنار بسترم خوابيده بود. شکوه سکوت...