هزار حرف نگفته مانده بودو هزار رآه نرفتهتا هزار بهانه دست نگاهت دهندتابماني . . .مثل غريبه هانمي توانمکه رد شوم از رفتنتهزار پاييز کوشيدم و نتوانستم .., ...ادامه مطلب
من به خیال خاممفکر می کردمفاصله یک خط صاف استکه کشیده می شوداز اینجا تا آن سوی مرزنقشه رآ باز می کنموجب می کنمفاصلهتو تا خودم رآدو بند انگشت هم نمی شودفقط بالا و پایین داردپیچ و خم داردو من نمی دانمتودر پس کدامین پیچ پنهانیکه نمی آیی!,تو پسر بدی که نباید,تو چه دانی که در پس ...ادامه مطلب
زمين عاشق شد و آتشفشان كرد و هزار هزار سنگ آتشين به هوا رفت. خدا يكي ازآن هزار هزار سنگ آتشين رآ به من داد تا در سينهام بگذارم و قلبم باشد..حالا هر وقت كه روحم يخ ميكند، سنگ آتشينم سرد ميشود و تنها سنگش باقي ميماند !و هر وقت كه عاشقم، سنگ آتشينم گُر ميگيرد و تنها آتشاش ميماند..مرا ببخش كه روزي سنگم و روزي آتش.,مرا ببخش که اینقدر بی مبالاتم,مرا ببخش که ساده بودم,مرا ببخش که,مرا ببخش که دوستت دارم ...ادامه مطلب
دل من دل گنجشک است... محلش ندهی! نمی رود که می میرد..,شوخی که نیست من شطرنجم ...ادامه مطلب
گم كرده ام در هياهوي شهرآن نظر بند سبز رآكه در كودكي بسته بودي به بازوي مندر اولين حمله ناگهاني تاتار عشقخمره دلمبر ايوان سنگ و سنگ شكستدستم به دست دوست ماندپايم به پاي راه رفتمن چشم خورده اممن تكه تكه از دست رفته امدر روز روز زندگانيم.., ...ادامه مطلب